✅قطره ای از دریا
کتاب فضل تو را آب بحر کافى نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
علامه مصباح:
براى تحقیق این مسأله [ شناخت فضائل امیرالمؤمنین (ع) ] بهتر است به کلام خود امیرالمؤمنین(علیه السلام) مراجعه کنیم و ببینیم خود آن حضرت درباره خودش چه مىگوید؛ چرا که ما معتقدیم این بزرگواران سخنى به گزاف نمىگویند.
حضرت در خطبه قاصعه مىفرماید:
زمانى که من متولد شدم پیامبرصلى الله علیه وآله مرا در آغوش گرفت و به سینه خود چسبانید، غذا را در دهان خود مىجوید و به دهان من مىریخت تا تناول کنم .
پیامبر تربیت شده فرشته الهى بود و من تربیت شده پیغمبر هستم.
زمانى که آن حضرت هنوز دندان غذا خوردن نداشت، پیغمبر اکرم غذا را در دهان خود مىجوید و به دهان على مىگذاشت.
حضرت امیر در این خطبه تعبیرات عجیبى دارد؛ از جمله مىفرماید:
من در سن طفولیت، عطر بدن پیغمبر اکرم را استشمام مىکردم و از آن لذت مىبردم. حضرت رسول آن چنان مرا به سینه خود مىچسباند که من نفسهاى او را احساس مىکردم و از بوى بدن او لذت مىبردم. از همان ابتدا پیامبر(صلى الله علیه وآله) به تربیت من همت گماشت و هر روز درسى به من مىداد و علمى به من مىآموخت.» حضرت رسول همان علومى را که از ملایکه دریافت مىکرد به حضرت على(علیه السلام) تعلیم مىداد.
در جملهاى دیگر از این خطبه امیرالمؤمنین مىفرماید:
«قبل از این که پیغمبر اکرم به رسالت مبعوث شود من ده سال خدا را عبادت کردم.»
آن حضرت ده ساله بود که پیغمبر مبعوث شد؛ با این حساب معناى کلام مذکور این است که من از دوران شیرخوارگى خدا پرست و خدا شناس بودم!
حتى زمانى که بر پیغمبر اکرم (ص) وحى نازل شد، من صداى عجیبى را شنیدم که شبیه ناله سوکى بود. گفتم: یا رسول الله!(صلى الله علیه وآله) این چه صدایى است؟ آن حضرت فرمود: این ناله شیطان است که بعد از بعثت من، دیگر از گمراه کردن بندگان خدا ناامید شده است.»
جالب این است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در ادامه فرمود:
اِنَّکَ تَسْمَعُ ما اَسْمَعُ و تَرى ما اَرى اِلاّ اَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِىٍّ؛ هر چه من مىبینم تو نیز مىبینى و هر چه من مىشنوم تو نیز مىشنوى، جز این که تو پیامبر نیستى!
در پرتو ولایت- ص 28-24
درباره این سایت